هووووووووووووووووووي با شمام

ساخت وبلاگ

من احساس میکنم یک نفر یک روزی نشسته حسابی به کشیش های کاتولیک نگاه کرده و متوجه شده ، که اگه از هر نفر بابت این اعترافات پول گرفته می‌شد، کشیش ها چقدر پولدار بودن و نیاز به نذری و اعانه و ... نداشتن . شاید ام خود کسی که این فکر رو کرده یک کشیش بوده ، و بعد اینطوری شده که روانشناسی به وجود اومده

هووووووووووووووووووي با شمام...
ما را در سایت هووووووووووووووووووي با شمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golnaaz بازدید : 74 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:35

بچه که بودم گاهی عروسکم و میذاشتم رو پای مامانم که تکونش بده و گاهی مامانم و تو شرایطی میذاشتم که با عروسکم حرف بزنه و نازش بده و به مامانم میگفتم که عروسکم تورو مادربزرگ صدا میزنه ، بعد مامانمم وایستاد با عروسکم حرف زد، میدونستم که اون عروسک واقعی نیست ، فقط دلم میخواست حسی که خودم به عروسکم دارم و مامانم به من داره رو به اون عروسک هم منتقل کنه . آخه محبت مامان من حتی گلای خشک و تازه می‌کرد... همیناست که مامان منو با همه برام متفاوت میکنهدرون مامان من یک زمردی از محبت که با جسم زیباش احاطه شده و اسمش شده مادر ، روزت مبارک بهار پر گل من . هووووووووووووووووووي با شمام...
ما را در سایت هووووووووووووووووووي با شمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golnaaz بازدید : 79 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:35

ازم ناراحت شد که رفتمو فکر کرد به خاطر اون دلایل کودکانه و اون آدم الکیا رفتماما نفهمید که من رفتم چون پشتم و خالی کردچون احساس کردم که اگه بمونم تو جاهای مهمتری پشتم خالی میکنهی جا که بهش نیاز دارمی جا که که پشت من بودن مهمهی جا که امنیت ام توی خطرهآدم که امروز پشتشو خالی میکنهی روزم خودتو خالی میکنه همیشه هم میگفت درو دو تا قفل نکن من که هستماما راستش آنقدر پشتم خالی کرده بود که دیگه به بودنش اعتمادی نبود هووووووووووووووووووي با شمام...
ما را در سایت هووووووووووووووووووي با شمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golnaaz بازدید : 78 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:35